حسابداري داراييهاي ثابت مشهود
هدف اين استاندارد:
تجويز نحوه حسابداري داراييهايثابت مشهود است تا استفادهکنندگان صورتهاي مالي بتوانند اطلاعات مربوط به سرمايهگذاري واحد تجاري در اين داراييها و تغييرات آن را تشخيص دهند.
دامنه کاربرد :
اين استاندارد بايد در مورد حسابداري كليه داراييهاي ثابت مشهود بكار گرفته شود ، به جز در موارد زیر:
الف. به موجب استانداردي ديگر، نحوه حسابداري متفاوتي مجاز يا الزامي شده باشد
ب. داراييهاي زيستي مرتبط با فعاليتهاي کشاورزي (استاندارد حسابداري شماره 26)
ج . امتياز معادن، ذخاير مواد معدني مانند نفت و گاز طبيعي و منابع مشابهي که احيا شونده نيست
دارايي ثابت مشهود :
به دارايي مشهودي اطلاق ميشود كه:
الف. بهمنظور استفاده در توليد يا عرضه كالاها يا خدمات ، اجاره به ديگران يا براي مقاصد اداري توسط واحدتجاري نگهداري ميشود ، و
ب. انتظار رود بيش از يك دوره مالي مورد استفاده قرار گيرد
مبلغ بازيافتني :
عبارت است از: خالص ارزش فروش يا ارزش اقتصادي يك دارايي ، هر كدام بيشتر است .
ارزش باقيمانده :
مبلغ برآوردي که واحد تجاري در حال حاضر ميتواند از واگذاري دارايي پس از كسر مخارج برآوردي واگذاري بدست آورد، با اين فرض که دارايي در وضعيت متصور در پايان عمر مفيد باشد.
شناخت :
يك قلم دارايي ثابت مشهود زماني به عنوان دارايي شناسايي ميشود كه :
الف . جريان منافع اقتصادي آتي مرتبط با دارايي بهدرون واحد تجاري محتمل باشد ، و
ب . بهاي تمام شده دارايي براي واحد تجاري ، بهگونهاي اتكاپذير قابل اندازهگيري باشد.
قطعات يدکي و ابزار تعميراتي معمولاً به عنوان موجودي محسوب و در زمان مصرف بهعنوان هزينه شناسايي ميشود. اماهرگاه بتوان آنها را تنها در ارتباط با يک قلم دارايي ثابت مشهود به کار گرفت اين اقلام به عنوان دارايي ثابت مشهود محسوب و طي مدتي که از عمر مفيد دارايي مربوط تجاوز نکند، مستهلک ميشود.
تحصيل داراييهاي ثابت مشهود براي مقاصد زيست محيطي يا ايمني ممکن است براي تحصيل منافع اقتصادي آتي ساير داراييهاي واحد تجاري ضروري باشد، بنابراين اين دارايي ها واجد شرايط شناخت به عنوان دارايي مي باشند.
مخارج بعدي :
مخارج انجام شده موجب بهبود وضعيت دارايي در مقايسه با استاندارد عملکرد ارزيابي شده اوليه آن گردد، بهگونهاي که شواهد کافي مبني بر وقوع جريان منافع اقتصادي ناشي از اين مخارج به درون واحد تجاري وجود داشته باشد به مبلغ دفتري دارايي اضافه مي شوند. در غير اين صورت: ساير مخارج بعدي در دوره وقوع به عنوان هزينه شناسايي مي شود.
نمونه هايي از بهبود وضعيت که منجر به افزايش منافع اقتصادي آتي دارايي شده و مخارج مربوط به آنها جزء ارزش دفتري دارايي محسوب مي شود:
الف. اصلاح فني ماشينآلات بهمنظور افزايش عمر مفيد، شامل افزايش در ظرفيت توليد آن.
ب . بهسازي قطعات ماشينآلات بهمنظور دستيابي به بهبودي قابل ملاحظه در كيفيت محصول.
ج . بكارگيري فرايندهاي توليدي جديد كه موجب كاهش قابل ملاحظه در براورد قبلي مخارج عملياتي گردد.
واحد تجاري مخارج زیر را در زمان تحمل، چنانچه حائز معيارهاي شناخت باشد، در مبلغ دفتري دارايي مربوط منظور و مبلغ دفتري قبلي اجزاي جايگزين شده را از حسابها حذف ميکند:
مخارج جایگزینی اجزاي عمده برخي از اقلام دارايي ثابت مشهود - مخارج هر بازرسي عمده
اندازه گيري دارايي ثابت مشهود :
يك قلم دارايي ثابت مشهود كه واجد شرايط شناخت به عنوان دارايي باشد، بايد به بهاي تمام شده اندازهگيري شود.
بهاي تمام شده :
مبلغ وجه نقد يا معادل نقد پرداختي و يا ارزش منصفانه ساير مابهازاهايي كه جهت تحصيل يك دارايي در زمان تحصيل يا ساخت آن واگذار شده است و در صورت مصداق، مبلغي که براساس الزامات خاص ساير استانداردهاي حسابداري (مانند مخارج تأمين مالي) به آن دارايي تخصيص يافته است.
اجزاي تشکيل دهنده بهاي تمام شده عبارتند از:
قيمت خريد شامل عوارض گمرکي و مالياتهاي غير قابل استرداد خريد، پس از کسر تخفيفات تجاري
هرگونه مخارج مرتبط مستقيم یا غیرمستقیمي که براي رساندن دارايي به وضعيت قابل بهره برداري تحمل مي شود
برآورد اوليه مخارج پيادهسازي و برچيدن دارايي و بازسازي محل آن
نمونههايي از مخارج مرتبط مستقيم یا غیرمستقیم :
هزينه حقوق و مزاياي کارکناني که بطور مستقيم در ساخت دارايي ثابت مشهود مشارکت داشتهاند.
مخارج آمادهسازي محل نصب،
مخارج حمل و نقل اوليه،
مخارج نصب و مونتاژ،
مخارج توليد آزمايشي دارايي، پس از کسرخالص عوايد حاصل از فروش اقلام توليد شده،
حقالزحمه خدمات فني و حرفهاي، و
مخارج سربار عمومي مرتبط با رساندن دارايي به وضعيت قابل بهرهبرداري مانند حقوق مدير پروژههاي سرمايهاي.
نمونه هایی ازمخارجي که در بهاي تمام شده داراييهاي ثابت مشهود منظور نميشود :
الف . مخارج افتتاح تأسيسات جديد،
ب . مخارج معرفي کالا يا خدمات جديد(شامل مخارج تبليغات و آگهي)،
ج . مخارج برقراري فعاليتهاي تجاري در مکانهاي جديد يا با مشتريان جديد(شامل مخارج آموزش کارکنان)،
د . مخارج اداري به استثناي موارد مرتبط با داراييهاي ايجاد شده موضوع بند 6 ” الف“ استاندارد حسابداري شماره 24، و
ﻫ . ساير مخارج سربار عمومي غيرمرتبط با رساندن دارايي به وضعيت قابل بهرهبرداري.
توقف شناسایی مخارج در مبلغ دفتری دارایی ثابت مشهود :
• شناسايي مخارج در مبلغ دفتري دارايي ثابت مشهود زماني متوقف ميشود که دارايي به وضعيت و شرايط لازم براي بهرهبرداري رسيده باشد. بنابراين مخارج تحمل شده از بابت استفاده يا جابجايي يک دارايي ثابت مشهود به مبلغ دفتري آن افزوده نميشود. مثال:
الف. مخارج تحمل شده براي يک دارايي ثابت مشهود که عليرغم آماده بودن براي بهرهبرداري، هنوز مورد استفاده قرار نگرفته است يا در سطحي پايينتر از ظرفيت کامل فعاليت ميکند،
ب . زيانهاي عملياتي اوليه تحمل شده قبل از رسيدن به سطح عملکرد برنامهريزي شده دارايي، و
ج . مخارج جابجايي يا تجديد سازمان تمام يا بخشي از عمليات واحد تجاري.
برخی نکات در مورد شمول یا عدم شمول مخارج در ارزش دفتری دارایی ثابت مشهود :
درآمد و هزينه مربوط به عملياتی که در رابطه با ساخت يا توسعه يک دارايي ثابت مشهود صورت ميگيرد، اما براي رساندن آن به وضعيت قابل بهرهبرداري ضروري نيست، در صورت سود و زيان شناسايي و در سرفصلهاي درآمد و هزينه مربوط منعکس ميشود.
هرگاه واحد تجاري يكي از داراييهايي را كه در روال عادي عمليات تجاري توليد ميكند، بهعنوان دارايي ثابت مشهود مورد استفاده قرار دهد، بهاي تمام شده آن معمولاً مشابه بهاي تمام شده داراييهاي توليد شده جهت فروش، محاسبه و هرگونه سود داخلي حذف ميشود.
مخارج غيرعادي مربوط به مواد، دستمزد و ساير منابع تلف شده كه در رابطه با ساخت يك دارايي توسط واحد تجاري تحمل ميشود، قابل احتساب در بهاي تمام شده آن دارايي نخواهد بود.
اندازهگيري بهاي تمام شده :
بهاي تمام شده دارايي ثابت مشهود عبارتست از:
خرید نقدی:←معادل قيمت نقدي آن در تاريخ شناخت
خرید در مدتي بيش از شرايط معمول خريد اعتباري:←تفاوت بين قيمت نقدي و مجموع مبالغ پرداختي طي دوره اعتبار به عنوان هزينه تأمين مالي شناسايي ميشود، مگر اين كه چنين هزينهاي، براساس الزامات استاندارد حسابداري شماره 13 به حساب دارايي منظور شود.
معاوضه داراييها :
بهاي تمام شده داراييهاي ثابت مشهود معاوضه شده به ارزش منصفانه اندازهگيري ميشود مگر اينکه:
معاوضه فاقد محتواي تجاري باشد، يا
ارزش منصفانه دارايي تحصيل شده و ارزش منصفانه دارايي واگذار شده بهگونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري نباشد.
نکته: چنانچه دارايي تحصيل شده به ارزش منصفانه اندازهگيري نشود بهاي تمام شده آن براساس مبلغ دفتري دارايي واگذار شده اندازهگيري ميشود.
ارزش منصفانه :
مبلغي است كه خريداري مطلع و مايل و فروشندهاي مطلع و مايل ميتوانند در معاملهاي حقيقي و در شرايط عادي، يك دارايي را در ازاي مبلغ مزبور با يكديگر مبادله كنند.
درصورت تحقق شرايط زير، معاوضه محتواي تجاري دارد:
الف. وضعيت (ريسک، زمانبندي و مبلغ) جريانهاي نقدي آتي دارايي تحصيل شده با وضعيت جريانهاي نقدي آتي دارايي واگذار شده متفاوت باشد، يا
ب . ارزش اقتصادي بخشي از عمليات واحد تجاري متأثر از معاوضه، در نتيجه اين معاوضه تغيير يابد، و
ج . تفاوت بيان شده در بندهاي (الف) يا (ب) نسبت به ارزش منصفانه داراييهاي معاوضه شده با اهميت باشد.(الف) دامنه تغييرات برآوردهاي منطقي ارزش منصفانه آن دارايي قابل توجه نباشد، يا
ملاحظاتی در مورد تعیین ارزش منصفانه :
ارزش منصفانه در صورتي بهگونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري است که:
(ب) احتمالات مربوط به برآوردهاي مختلف در اين دامنه را بتوان بگونهاي منطقي ارزيابي و در برآورد ارزش منصفانه استفاده کرد.
ملاحظاتی در مورد تعیین ارزش منصفانه :
چنانچه واحد تجاري بتواند ارزش منصفانه دارايي تحصيل شده يا دارايي واگذار شده را بهگونهاي اتکاپذير تعيين کند، ارزش منصفانه دارايي واگذار شده، با در نظر گرفتن مبلغ وجه نقد يا معادل نقد انتقال يافته، براي اندازهگيري بهاي تمام شده دارايي تحصيل شده بکار ميرود، مگر اينکه ارزش منصفانه دارايي تحصيل شده معتبرتر باشد.
اندازهگيري پس از شناخت :
واحد تجاري بايد يکي از دو روش زیر را به عنوان رويه حسابداري خود انتخاب کند و آن را در مورد تمام اقلام يک طبقه داراييهاي ثابت مشهود به کار گيرد: 1- بهاي تمام شده، - 2- تجديد ارزيابي
روش بهاي تمام شده :
دارايي ثابت مشهود پس از شناخت بايد به مبلغ دفتري يعني بهاي تمام شده پس از کسر هرگونه استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته، منعکس شود.
روش تجديد ارزيابي :
پس از شناخت دارايي ثابت مشهود،
درصورت قابل اندازه گیری بودن ارزش منصفانه بهگونهاي اتکاپذير: ارائه دارایی به مبلغ تجديد ارزيابي (ارزش منصفانه در تاريخ تجديد ارزيابي پس از کسر استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته)
تجديد ارزيابي بايد در فواصل زماني منظم انجام شود تا اطمينان حاصل گردد مبلغ دفتري دارايي تفاوت با اهميتي با ارزش منصفانه آن در تاريخ ترازنامه ندارد.
پس از انجام تجديد ارزيابي، استهلاک انباشته قبلي حذف و مبلغ تجديد ارزيابي، از هر نظر جايگزين ناخالص مبلغ دفتري قبلي آن دارايي خواهد شد.
تعيين مبلغ تجديد ارزيابي :
آیا ارزش منصفانه براساس شواهد بازار و توسط ارزيابان با صلاحيت حرفهاي تعيين ميشود؟ بلی =مبلغ تجدید ارزیابی: ارزش منصفانه – خیر = مبلغ تجدید ارزیابی: بهاي جايگزيني مستهلک شده
بهاي جايگزيني مستهلك شده عبارت است از:
بهاي ناخالص جايگزيني يك دارايي (يعني بهاي جاري جايگزيني يك دارايي نو با توان خدمتدهي مشابه) پس از كسراستهلاك مبتنيبر بهاي مزبور و مدت استفاده شده از آن دارايي
نکته : هرگاه يك قلم از داراييهاي ثابت مشهود تجديد ارزيابي شود ، تجديد ارزيابي تمام اقلام طبقهاي كه دارايي مزبور به آن تعلق دارد، الزامي است.
يك طبقه دارايي ثابت مشهود :
يك طبقه دارايي ثابت مشهود، به گروهي از داراييهاي با ماهيت و كاربرد مشابه در عمليات واحد تجاري اطلاق ميگردد. نمونههايي از طبقات داراييهاي ثابت مشهود بهشرح زير است:
الف.زمين- ب.ساختمان- ج.ماشينآلات و تجهيزات- د.كشتي- ﻫ .وسايل نقليه- ز.اثاثـه و منصوبات- ح.تأسيسات.
دلیل تجدید ارزیابی همزمان اقلام یک طبقه داراییها :
اجتناب از ارزيابي اختياري داراييها و گزارش آنها در صورتهاي مالي که منجر به اختلاط بهاي تمام شده تاريخي و ارزشهاي منصفانه در تاريخهاي متفاوت ميشود.
تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت مشهود، بايد توسط ارزيابان مستقل و داراي صلاحيت حرفهاي، انجام شود.
مازاد تجديد ارزيابي :
تغيير در ارزش = کاهش = آيا کاهش عکس افزايش قبلي است ؟ بلی =تاميزان مازاد قبلي شناسايي شده به حساب مازاد تجديد ارزيابي بدهکار ميشود. مابقي به عنوان هزينه شناسايي مي شود. خیر = جزء هزينه دوره محسوب مي شود.
تغيير در ارزش = افزايش = آيا افزايش عکس کاهش قبلي است؟ بلی = تاميزان کاهش قبلي به عنوان درآمد شناسايي ميشود . خیر = انعکاس در مازاد تجديد ارزيابي در بخش حقوق صاحبان سرمايه و صورت سود و زيان جامع دوره افزايش
مازاد تجديد ارزيابي منعكس شده در سرفصل حقوق صاحبان سرمايه، به استثنای مواردیکه نحوه عمل حسابداري آن به موجب قانون مشخص شده است، در زمان تحقق مستقيماً به حساب سود (زيان) انباشته منظور شود .
تحقق مازاد تجديد ارزيابي تنها در موارد زير صورت ميگيرد:
الف. بركناري يا فروش دارايي مربوط
ب . به موازات استفاده از دارايي توسط واحد تجاري.
افزايش سرمايه بهطور مستقيم، از محل مازاد مزبور مجاز نيست مگر در مواردیکه بموجب قانون تجویز شده باشد.
استهلاک :
تخصيص سيستماتيك مبلغ استهلاك پذير يك دارايي طي عمر مفيد آن.
چنانچه بهاي تمام شده هر جزء يک دارايي ثابت مشهود در مقايسه با کل بهاي تمام شده آن دارايي با اهميت و عمر مفيد يا الگوي کسب منافع اقتصادي از آن متفاوت از ساير اجزاي با اهميت باشد، آن جزء بايد بطور جداگانه مستهلک شود.
در اینگونه موارد واحد تجاري باقيمانده آن دارايي را نيز به طور جداگانه مستهلک مينمايد. باقيمانده دارايي شامل اجزايي است که بطور جداگانه بااهميت نيست.
مبلغ استهلاک:
مبلغ استهلاک هر دوره بايد در صورت سود و زيان منعکس شود مگر اينکه در مبلغ دفتري دارايي ديگري منظور گردد. مثال:
استهلاك ماشينآلات و تجهيزات توليدي در مخارج تبديل موجودي مواد و کالا منظور ميگردد (استاندارد حسابداري شماره 8”حسابداري موجودي مواد و کالا“).
استهلاك داراييهاي ثابت مشهود مورد استفاده در فعاليتهاي توسعه ممكن است به حساب دارايي نامشهود منظور شود (استاندارد حسابداري شماره 17” داراييهاي نامشهود “).
مبلغ استهلاکپذير :
بهاي تمام شده دارايي يا ساير مبالغ جايگزين بهاي تمام شده پس از کسر ارزش باقيمانده آن.
مبلغ استهلاکپذير يک دارايي بايد بر مبنايي سيستماتيک طي عمر مفيد آن تخصيص يابد.
عمر مفيـد : عبارت است از :
الف. مدت زماني كه انتظار ميرود يك دارايي مورد استفاده واحد تجاري قرار گيرد،يا
ب . تعداد توليد يا ساير واحدهاي مقداري مشابه كه انتظار ميرود در فرايند استفاده از دارايي توسط واحد تجاري تحصيل گردد
عوامل زير در تعيين عمر مفيد دارايي مدنظر قرار ميگيرد:
الف. استفاده موردانتظار واحد تجاري از دارايي ،
ب . فرسودگي و خرابي مورد انتظار ،
ج . نابابي فني ، و
د . محدوديتهاي قانوني يا محدوديتهاي مشابه.
عمر مفيد يك دارايي ممكن است كوتاهتر از عمر اقتصادي آن باشد.
برآورد عمر مفيد دارايي موضوعي قضاوتي است كه عمدتاً مبتني بر تجربه واحد تجاري در مورد داراييهاي مشابه ميباشد.
زمين و ساختمان، داراييهاي مجزا هستند و حتي اگر باهم تحصيل شوند، جداگانه بهحساب گرفته ميشوند.
مخارج برچيدن مستحدثات قبلي، پاکسازي و بازسازي زمين در طول دورهاي که منافعي از آن عايد ميشود، مستهلک ميگردد.
دوره استهلاک :
عمر مفيد يک دارايي بايد حداقل در پايان هر دوره مالي بازنگري شود. چنانچه تفاوت قابل ملاحظهاي بين پيشبينيهاي فعلي و برآوردهاي قبلي وجود داشته باشد، اين تغييرات بايد به عنوان تغيير دربرآورد حسابداري محسوب شود.
• استهلاک دارايي تا زماني شناسايي ميشود که ارزش باقيمانده از مبلغ دفتري کمتر باشد، حتي اگر ارزش منصفانه دارايي بيش از مبلغ دفتري آن باشد.
• تعمير و نگهداري دارايي ضرورت استهلاک آن را نفي نميکند.
• مبلغ استهلاکپذير دارايي پس از کسر ارزش باقيمانده آن تعيين ميشود.
• استهلاک دارايي از زمان آماده شدن آن براي استفاده، يعني زماني که دارايي در مکان و شرايط لازم براي بهرهبرداري است، شروع ميشود و از تاريخ طبقهبندي دارايي به عنوان آماده براي فروش يا تاريخ برکناري دائمي يا واگذاري آن، هر کدام زودتر باشد، متوقف ميشود.
روش استهلاک :
بايد منعکسکننده الگوي مصرف منافع اقتصادي آتي مورد انتظار دارايي توسط واحد تجاري باشد.
روش استهلاك مورد استفاده براي دارايي بايد حداقل در پايان هر دوره مالي بازنگري شود. در صورت تغيير قابل ملاحظه در الگوي مصرف منافع اقتصادي آتي مورد انتظار دارايي مربوط، جهت انعكاس الگوي جديد، روش استهلاك بايد تغيير يابد. چنين تغييري بايد به عنوان تغيير در برآورد حسابداري محسوب و طبق استاندارد شماره 6 با عنوان ” گزارش عملکرد مالي“ شناسايي شود.
روشهای استهلاک : خطمستقيم - نزولي - تعداد توليد يا كاركرد
كاهش ارزش دائمي :
كاهش دائمي در ارزش يك دارايي يا گروهي از اقلام يكسان دارايي به اين معنا است كه انتظار نميرود كاهش مزبور در آينده قابل پيشبيني بهدليل افزايش مجدد ارزش دارايي برگشت شود.آيا قبلا دارايي تجديد ارزيابي شده است؟ بلی = مبلغ کاهش ارزش به حساب مازاد تجديد ارزيابي منظور شده و در صورت سود و زيان جامع منعکس مي شود. خیر = مبلغ کاهش ارزش به حساب هزينه دوره منظور شده و در صورت سود و زيان دوره منعکس مي شود. جهت کاهش ارزش دارايي به مبلغ بازيافتني برآوردي ذخيره در نظر گرفته مي شود.
زيان كاهش ارزش = مازاد مبلغ دفتري يک دارايي نسبت به مبلغ بازيافتني آن.
كاهش ارزش :
شرايطي كه به تنهايي يا درمجموع ميتواند درصورت تداوم طي چند سال متوالي منجر به لزوم بررسي امكان كاهش دائمي درارزش دارايي گردد بهشرح زير است:
الف. خسارت فيزيكي.
ب . بلااستفاده ماندن دارايي.
ج . زياندهي عملياتي دارايي.
د . جريانهاي نقدي منفي ناشي از دارايي.
ه . كاهش خالص ارزش فروش دارايي به مبلغي كمتر از مبلغ دفتري آن.
و . نابابي فني.
ز . تغييرات قانوني يا محيطي مؤثر برقابليت بازيافت مبلغ دفتري دارايي.
ح . تغييرات ساختاري در شرايط اقتصادي.
ط . فزوني قابل ملاحظه مخارج انباشته تحصيل يك دارايي بربهاي تمام شده مورد انتظار آن.
• از بابت كاهش موقت در ارزش داراييها كه احتمال برگشت آنها وجود دارد، زيان کاهش ارزش شناسايي نميشود.
• براي احتساب زيان کاهش ارزش، مبلغ بازيافتني هر قلم دارايي يا گروهي از داراييهاي يكسان، بهطور جداگانه تعيين ميگردد.
• داراييهاي يكسان به گروهي از داراييهاي همطراز اطلاق ميشود كه از نظر كاربرد داراي قابليت جايگزيني با يكديگر باشند. مثال:
ماشينآلات بافندگي با فناوري مشابه
ماشينهاي تراش معمولي و ماشينهاي تراش رايانهاي
ملاحظات مربوط به تعيين مبلغ بازيافتني :
براي تعيين مبلغ بازيافتني يک دارايي ثابت مشهود، خالص ارزش فروش آن با ارزش اقتصادي دارايي مقايسه و رقم بزرگتر به عنوان مبلغ بازيافتني انتخاب مي شود.
خالص ارزش فروش :
مبلغ وجه نقد يا معادل آن که از طريق فروش دارايي در شرايط عادي و پس از کسر کليه هزينههاي مرتبط با فروش حاصل ميشود.
ارزش اقتصادي یک دارایی :
عبارت از خالص ارزش فعلي جريانهاي نقدي آتي ناشي از كاربرد مستمر دارايي از جمله جريانهاي نقدي ناشي از فروش نهايي آن است.
افزايش بعدي در مبلغ بازيافتني تحت نظام بهاي تمامشده تاريخي :
افزايش بعدي مبلغ بازيافتني = آيا مبلغ دفتربیشتراز بهاي تمام شده است؟ آيا شرايط ورويدادهايي که منجر به کاهش ياحذف مبلغ دفتري دارايي شده است برطرف گرديده است؟ آيا شواهد متقاعد کننده اي حاکي از ادامه شرايط و رويدادهاي جديد درآينده قابل پيش بيني وجود دارد؟ بلی = از طريق برگشت کاهش قبلي در حسابها منظور مي گردد . خیر = شناسايي نمي شود
جبران خسارت :
جبران خسارت وارده به داراييهاي ثابت مشهود توسط اشخاص ثالث بايد در سود و زيان دورهاي که وصول آن محتمل و مبلغ آن بهگونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري ميشود، شناسايي گردد.
بركناري دائمي و واگذاري :
• يك قلم دارايي ثابت مشهود در زمان واگذاري يا هنگامي كه بهطور دائمي بلا استفاده ميشود و هيچ منافع اقتصادي آتي از واگذاري آن انتظار نميرود، بايد از ترازنامه حذف شود.
• سود يا زيان ناشي از بركناري يا واگذاري دارايي ثابت مشهود بايد در زمان حذف در صورت سود و زيان منظور شود. مگر در رابطه با فروش و اجاره مجدد که رعايت استاندارد حسابداري شماره 21 با عنوان ”حسابداري اجارهها“ الزامي ميباشد. سود يا زيان ناشي از واگذاري و برکناري نبايد به عنوان درآمد يا هزينه عملياتي طبقهبندي شود.
• سود يا زيان ناشي از حذف يک دارايي ثابت مشهود بايد معادل تفاوت بين عوايد خالص ناشي از واگذاري دارايي و مبلغ دفتري آن تعيين شود
افشا :
موارد زير بايد براي هرطبقه از داراييهاي ثابت مشهود در صورتهاي مالي افشا شود:
الف. مباني اندازهگيري مورد استفاده جهت تعيين ناخالص مبلغ دفتري ،
ب . روشهاي استهلاك مورد استفاده،
ج . عمر مفيد يا نرخهاي استهلاك مورد استفاده،
د . ناخالص مبلغ دفتري ، كاهش ارزش انباشته و استهلاك انباشته در ابتدا و انتهاي دوره، و
ﻫ . صورت تطبيق مبلغ دفتري در ابتدا و انتهاي دوره به گونهاي که موارد زير را نشان دهد:
- اضافات،
- واگذاري و برکناري دائمي داراييهاي نگهداري شده براي فروش يا ساير واگذاريها،
- تحصيل دارايي از طريق تركيب واحدهاي تجاري،
- افزايش يا كاهش ناشي از تجديد ارزيابي مطابق بندهاي 39 و 40،
- كاهش مبلغ دفتري به مبلغ بازيافتني مطابق بند 59،
- برگشت تمام يا بخشي از كاهش قبلي در مبلغ دفتري مطابق بند 67،
- استهلاك دوره،
- خالصتفاوتهاي ارزي ناشي از تسعير صورتهاي مالي يك واحد مستقل خارجي،و
- ساير تغييرات.
در صورتهاي مالي همچنين بايد موارد زير افشا گردد:
الف. وجود و ميزان محدوديت در رابطه با مالكيت داراييها و نيز داراييهايي كه وثيقه بدهيهاست،
ب . مخارج منظور شده به حساب داراييهاي در جريان ساخت طي دوره،
ج . مبلغ تعهدات قراردادي مربوط به تحصيل داراييهاي ثابت مشهود، و
د . مبلغ جبران شده توسط اشخاص ثالث بابت خسارتهاي وارده به داراييهاي ثابت مشهود که در سود و زيان منظور گرديده اما بطور جداگانه در متن صورت سود و زيان افشا نشده است.
ﻫ . مانـده داراييهاي ثابت مشهود در جريان ساخت در راه، نگهداري شده در انبار و نيز پيش پرداختهاي سرمايهاي در انتها و ابتداي دوره.
چنانچه دارايي ثابت مشهود به مبلغ تجديد ارزيابي انعكاس يابد، موارد زير بايد افشا شود:
الف. تاريخ مؤثر تجديد ارزيابي،
ب . استفاده از ارزياب مستقل يا ارزياب داخلي واحد تجاري،
ج . روشها و مفروضات با اهميت بکار رفته در برآورد ارزش منصفانه،
د. ميزان استفاده از قيمتها در بازار فعال يا معاملات حقيقي اخير، يا انجام برآورد يا بکارگيري ساير روشهاي ارزشگذاري براي تعيين ارزش منصفانه،
ﻫ. مبلغ دفتري هر طبقه از داراييها براساس روش بهاي تمام شده با فرض عدم تجديد ارزيابي،
و . مازاد تجديد ارزيابي شامل تغييرات طي دوره و ذكر محدوديت تقسيم آن بين صاحبان سرمايه، و
ز. دوره تناوب تجديد ارزيابي به تفكيك هرطبقه از داراييها.